الهی از خواجه عبدالله انصاری مناجات نامه 25
1. الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان.
...
1. الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان.
...
1. الهی شاد بدانیم که اول تو بودی و ما نبودیم، کار تو در گرفتی و ما نگرفتیم، قسمت خود نهادی و رسول خود فرستادی.
...
1. الهی هر چه بی طلب بما دادی بسزا واری ما تباه مکن ف و هر چه بجای ناکرد از نیکی بعیب ما از ما بریده مکن و هر چه سزای ما ساختی بنا بسزایی ما جدا مکن.
...
1. الهی آنچه ما خود کشتیم به بر میار و آنچه تو ما را کشتی آفت ما از آن باز دار.
...
1. الهی از نزدیک نشانت می دهند و بر تر از آنی و دورت پندارند و نزدیکتر از جانی موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر دلهای ذاکرانی، ملکا تو آنی که خود گفتی و چنانکه گفتی آنی.
...
1. الهی در این درگاه همه ما نیازمند روزی باشیم که قطره یی از شراب محبت بر دل ما ریزی تا که ما را بر آب و آتش بر هم آمیزی.
...
1. الهی دیگران مست شرابند و من مست ساقی، مستی ایشان فانی است و از من باقی.
...
1. الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم، اکنون خود را میجویم و ترا می یابم.
...
1. الهی تا از مهر تو اثر آمد، دیگر مهر ما بسر آمد.
...
1. الهی ای مهربان فریاد رس، عزیز آن کس که او با تو یک نفس، نفسی که آنرا حجاب ناید از پس.
...
1. الهی گهی بخود نگرم گویم از من زار تر کیست، گهی بتو نگرم گیوم از من بزرگوار تر کیست.
...
1. الهی ای سزای کرم، ای نوازندهٔ عالم، نه با وصل تو اندوه است و نه با یاد تو غم.
...