شکر و سپاس خداوندی از عبادی مروزی مناقب الصوفیه 1
1. شکر و سپاس خداوندی را که به خداوندی سزاست، و حمد و ثنا پادشاهی را که در خداوندی سزای ثناست. خداوندی که این سقف رفیع برکشیدهٔ اوست و این فرش وضیع گستریدهٔ اوست.
...
1. شکر و سپاس خداوندی را که به خداوندی سزاست، و حمد و ثنا پادشاهی را که در خداوندی سزای ثناست. خداوندی که این سقف رفیع برکشیدهٔ اوست و این فرش وضیع گستریدهٔ اوست.
...
1. قال الامام ابومنصور المظفر بن اردشیر العبادی رحمة علیه. رسالته من التصوف.
...
1. مشایخ عصر را کلمات متفاوت است در معنی تصوف و درماهیت او. بر یک حقیقت متفق نشدهاند. از آنکه اتفاق در ماهیت چیزی بعد از اطلاع تواند بود بر حقیقت او که محمود بود یا موصوف.
...
1. بدان که فضل صوفی بر دیگر آدمیان از سه وجه تواند بود: از کتاب، و از سنت، و از عقل. و این هر سه در سه فصل یاد کنیم.
...
1. بدان که ابتدای احوال این جماعت از عهد رسول ظاهر شده است که در روزگار او جماعتی بودهاند از متصوفه که همهٔ معانی تصوف دریشان جمع بود. این طریق از آن عهد ممهد شد، و همچنین خواهد بود الی یوم القیامة.
...
1. رسول ‑فرموده است که بهترینخلق کسانیاند معرض باشند و از خلق دور، و به حق نزدیک. واین صفت اهل تصوف است.
...
1. هر آنکه ظاهر و باطن آراستهگردانید بهترین خلق او باشد، و این معتی در ده خصلت پدید آید:
...
1. بدان که روزگار ایشان پیوسته مقصور باشد بر اعمال پسندیده و متابعت سنت و موافقت شریعت،و گفتهایم که معاملات ایشان بر دو قسم است: یکی ظاهر و یکی باطن.
...
1. بدانکه بهترین اعمال و نیکوترین افعال بنده را زهد است و زهد دور بودن است از آنچه سخط شرع بدان پیوسته باشد و احتراز گزیر بود از وی. و ابتدا قدم در اسلام ترک زیادتهاست و حقیقت زهد ترک زیادتیها است که مانع دین است. و قال «من حُسن اسلام المَرء ترکه ما لا یعنیه.»
...
1. بدان که هیچ قوم بر حقتعالی عزیزتر ازین قوم که اهل تقویاند نیست که «ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم».
...
1. بدان که بنیاد اسلام بر پاکی نهاده است.قال النبی «بنیالاسلام علی النظافة». و پاکی طهارت آب است. و اصل عبادت نماز است. قال النبی‑علیه الصلوة والسلام‑«الصلوة عماد الدین» و اصل عبادت نماز است.نماز حضور«ست»، و حضور بیطهارت راستنیاید و این طهارت به غفلت نتوان کرد. نخست جمعیت دل باید و آن نیت است و طهارتبینیت درست نبود که «اعمال بالنیات».
...
1. بدان که حق تعالی اهل حقیقت را به هیچ کار چندان نفرمود که بر ذکر خود که «یا ایها الذین آمنوااذکرو اللّه ذکرا کثیراً». ذکر بسیار حضور و دوستی است. کسی که چیزی را دوست دارد همگی خود بدو دهد. قال رسول اللّه «من احب شیئاً اکثر ذکره». تا در دل محبت حق تعالی پدید نیاید زبان به ذکر او حرکت نکند. پس ذکر تبع محبت است و محبت کار دل است.
...