1 ای داده به باد عمر از نادانی تو قیمت عمر خویش کی میدانی؟!
2 فردا که به زیر خاک تنها مانی گویی که کنم توبه ولی نتوانی!
1 مدتی شد که یار نامه نکرد رقم عنبرین شمامه نکرد
2 یا مگر کاغذ و مداد نداشت یا مرا لایق به خامه نکرد؟!
1 یک دل آسوده در این باغ نیست لالهای نبود که او را داغ نیست
2 قتل تیهو بس که کار طغرل است صلصل و دراج صید زاغ نیست
1 نه حب محب دلنشین میماند نه تیر عدوی کینگین میماند
2 انسان به مقابل اصابت احسن! دنیا گذران است همین میماند!
1 به به که ربیع و عید نوروز آمد نوروز شد و به خلق نو روز آمد
2 طفلان دبستان همه گشتند آزاد آزادی نوروز ز نوروز آمد!
1 دیدم به عرابه من زن روسی را کردم به قدوم او زمین بوسی را
2 گفت از هنر و فضل چه داری گفتم شاگرد منم سخنور طوسی را
1 جهان تاریک شد امروز در چشم من ای قمری مگر از سوز من بال تو گردد روشن ای قمری؟!
2 به یاد جلوه سرو سهی از چیست افغانت؟! ز آب دیده جاری ساز آب گلشن ای قمری!