1 ساقی بده جام می رونق گلزار شد چنگ بزن مطربا چشم بسی تار شد
2 هی تو برآر از حرم دختر رز را به باغ چیست تأمل بود گل به سر خار شد!
3 هی تو به تار رباب ناخن مضراب زن گوش به هر پرده تاب عیش به یک بار شد
4 خیز که آمد بهار وقت گل است و هزار صحن چمن زین شعار طبله عطار شد
1 فغان ز گردش چرخ ستمگر غدار هزار مرحله دورم فکند از دلدار!
2 سپهر کجرو پرفن مرا به پیش آورد چه حالتی که نه حد سکون نه صبر و قرار!
3 مرا به سر ز می وصل او غروری بود کنون که دورم ازو جای مستی است و خمار
4 به بوستان لطافت نهال قامت او به مثل طوبی و شمشاد و سرو خوشه قطار
1 ساقی به فصل ربیع باده گلگون بیار! چند تغافل کنی میگذرد نوبهار!
2 از چه نشینی حزین هست اجل در کمین باب مغان باز کن وقت غنیمت شمار!
3 نیست تو را از قضا خط امانی به عمر گردش گردون دون هست بسی بیمدار!
4 ساقی بحر سخا دور تو آمد به ما لطف و ترحم نما با قدح میگسار!
1 ساقی قدح لبریز کن زان می که طغیان پرورد مستی فزاید، غم برد، شادی دهد، جان پرورد!
2 میخانه را در باز کن ساغر کشی آغاز کن دل را به می دمساز کن صد گونه الحان پرورد!
3 از باده گلگون به من سرشار ده در انجمن تا گویم از مستی سخن گفتار حسان پرورد
4 در زیر سرو و پای جو وهوه چه خوش باشد سبو! کردست بر دل غم غلو می ده که فرحان پرورد!
1 خانه هستی که اساسش فناست بام و درش جمله به دوش هواست
2 عکس سوال تو جواب تو شد هرچه ازین کوه شنیدی صداست
3 چند شوی بانی طول عمل قصر وجود تو که بیمتکاست؟!
4 نیست به جز پرده مضراب غم زیر و بم نغمه ما زین نواست