بیند اگر ز گرد ره او رواج از اسیر شهرستانی غزل 406
1. بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح
خورشید تکیه گه نکند تخت عاج صبح
1. بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح
خورشید تکیه گه نکند تخت عاج صبح
1. دل اگر شیفته موجه ساغر گردد
رویش از قبله ابروی بتان برگردد
1. عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت
همچو گرد سرمه از چشم غزالم خواب ریخت
1. ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد
ز رشک خون به دل نوبهار خواهم کرد
اسیر شهرستانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 11 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای اسیر شهرستانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: میرزا جلالالدین محمد بن مؤمن اسیر شهرستانی اصفهانی (زاده ۱۰۲۹ ق در اصفهان – درگذشت ۱۰۴۹ ق و به روایتی ۱۰۵۹ ق) از شاعران بزرگ فارسیسرای سبک هندی قرن ۱۱ ق. است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار اسیر شهرستانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.