ز بسکه هر طرف از خاطرم از اسیر شهرستانی غزل 316
1. ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست
نمی توان به سر راه انتظار نشست
1. ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست
نمی توان به سر راه انتظار نشست
1. نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشمم غلو دارد
نگاه از شوق دیدارت دل پر آرزو دارد
1. خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست
چون گهر گرد یتیمی خاک بازیگاه ماست
1. خواب، پرواز حرام است مرا
آشیان حلقه دام است مرا
اسیر شهرستانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 11 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای اسیر شهرستانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: میرزا جلالالدین محمد بن مؤمن اسیر شهرستانی اصفهانی (زاده ۱۰۲۹ ق در اصفهان – درگذشت ۱۰۴۹ ق و به روایتی ۱۰۵۹ ق) از شاعران بزرگ فارسیسرای سبک هندی قرن ۱۱ ق. است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار اسیر شهرستانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.