2 اثر از باب اول - فصل دوم در سعادت نامه شیخ محمود شبستری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب اول - فصل دوم در سعادت نامه شیخ محمود شبستری شعر مورد نظر پیدا کنید.

باب اول - فصل دوم در سعادت نامه شیخ محمود شبستری

1 منکر وحدتند جمله مجوس تا چه گفته است گبرک منحوس

2 شر و کفر ازوجود اهرمن است خیر یزدان کند که ذوالمنن است

3 نیک و بد دیده​اند بدکیشان زان دو فاعل نهاده​اند ایشان

4 به توهم که نیک بد نکند باز بد کار نیک خود نکند

1 وحدت تو ز کثرت اشیا هست مانند هستیت پیدا

2 جزوهای جهان زکوه و ز کاه همه در «لا اِلاه الاّ اللّه»

3 «قل هواللّه» گفت با تو احد باز «اللّه» گفت فرد و «صمد»

4 آنکه از کس نزاد و نی زاید زو کسی، مثل او کجا شاید

1 دیدن وگفتن و نوشتن حال همچو علم است و قدرت و افعال

2 هر یکی زان بر آن دگر افزون نشود هیچگونه دیگرگون

3 آنچه بیند نظر به یک دم حال ننویسد قلم به پنجه سال

4 باز نتوان نوشت در یک دم آنچه آید به سالها ز قدم

1 گشت پیدا ز ملک ما زرداشت آنکه این نقش را نخست انگاشت

2 دید در خلوت او مگر انوار کرد مانندگی به صورت نار

3 بود او حقه باز و چابک دست وز طلسمات نقش​ها می​بست

4 حیلتی چند ساخت سخت نکو شاه گشتاسب بگروید بدو

1 باز نصرانی پلید خبیث قایل آمد به شرکت و تثلیث

2 سه گرفت او مدبر عالم حق تعالی و عیسی و مریم

3 قوم نسطور و قوم ملکائی وان یعقوب نحس، خودرائی

4 جمله اقنوم​ها یگانه نهند مذهب و ملت سه گانه نهند

1 رفت یک روز ابلهی نادان پیش خواجه محمد کُجُجان

2 گفت ای خواجه هر چه هست منم راست بشنو قبول کن سخنم

3 خواجه گفتا که آفتاب گواه می​نخواهد به روشنی ز افواه

4 نور خورشید خود گواه خود است هم تو بشنو که داده را ستده​ست

1 امر نسبی است کثرت موجود صد هزاران شهود و یک مشهود

2 تا شود کشف بر تو «خلق جدید» باز دان سر «قرب حبل ورید»

3 «هو فی شأن» همیشه حق را دان خلق را «کل من علیها فان»

4 نیست، هر دم به هست هست نمود هست خود آنچنانکه هست نبود

1 سخن شیخ محی ملت و دین چون نکرد این دل مرا تسکین

2 راستی دیدم آن سخن همه خوب لیک می​داشت نوعی از آشوب

3 سر این حال را من از استاد باز پرسیدم او جوابم داد

4 سعی شیخ اندر آن فتاد مگر که نویسد هر آنچه دید نظر

1 اندر ایّام دولت مأمون بود نسطور نام یک ملعون

2 کرد بر رأی خویشتن تأویل متشابه چو دید در انجیل

3 گفت اللّه داشت سه اقنوم کان وجود و حیات اوست و علوم

4 کلمه است آن وجود بر تصحیح که بدان متحدشدست مسیح

1 صورت وحدت از جهان مثال نقطه​ای بست نقش بند خیال

2 نقطه مانند شعله عکس انداخت وهمش از دور صورتی برساخت

3 باز چون دایره مجسم شد کرۀ شکل چرخ اعظم شد

4 عکس​ها چون زو هم درهم شد نقش هژده هزار عالم شد

آثار شیخ محمود شبستری

2 اثر از باب اول - فصل دوم در سعادت نامه شیخ محمود شبستری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب اول - فصل دوم در سعادت نامه شیخ محمود شبستری شعر مورد نظر پیدا کنید.