شب نیست که خون نبارم ازچشم از سیف فرغانی غزل 389
1. شب نیست که خون نبارم ازچشم
زآنگه که برفت یارم از چشم
«دیوان اشعار» مجموعهای گردآوریشده از آثار سیف فرغانی است که شامل 3 فهرست («باب») است و در هر باب نکات حکایتی و موضوعی ارائه میکند.
1. شب نیست که خون نبارم ازچشم
زآنگه که برفت یارم از چشم
1. مرا بلطف خود الهام کرد داور نفس
که دست بر در دل دار و پای بر سر نفس
1. نام تو شنیدم رخ خوب تو ندیدم
چون روی نمودی به از آنی که شنیدم
1. این حسن و آن لطافت در حور عین نباشد
وین لطف و آن حلاوت در ترک چین نباشد