1 ای شمر دون بهر خدا ثوابی تر کن لب خشکم ز جرعه آبی
2 بر کودکانم در حرم بده گوش کز تشنگی دارند اضطرابی
3 ای شمر باشد وقت امتحانت آل نبی گردده میهمانت
4 ترسم زنند آتش به خانمانت گر بر کشند آه از دل کبابی
1 دا که از رخ حسین شمر حیا نمیکند تا نکشد دست ز دامنش رها نمیکند
2 کس نکشیده در جهان تیغ به روی میهمان تشنه جدا سر کسی کس ز قفا نمیکند
3 خواهی اگر نظر کنی حوصله امام را بین که چگونه میکشد خسرو تشنه کام را
4 ظلم جوان و پیر را طعنه خاص و عام را روی شکایت از وفا سوی خدا نمیکند
1 آمد مه غم بهر عزاداری زینب شد موسم غمخواری بییاری زینب
2 کو شیر خدا شاه نجف تا که بیاید در کرب و بلا بهر هواداری زینب
3 فریاد که از ظلم یزید آن سنگ میشوم فرزند نبی کشته شده بیکس و مظلوم
4 خون شد دل حیدر ز علمداری کلثوم سوزد دل زهرا ز جلوداری زینب
1 گفت شه تشنه لبان زیر تیغ آب ز شمشیر مرا آرزوست
2 از پی پرواز سر کوی یار پر ز پر تیر مرا آرزوست
3 کز غمت ای اکبر رعنا جوان تا که بسوزم به همه کون و مکان
4 طفل یتیم حسن مجتبی گفت که ای عمه مرا کن رها
1 ای به محراب عبادت کشته از شمشیر کین یا امیرالمومنین شد سیهپوش از غم داغ تو جبریل امین یا امیرالمومنین
2 با خبر از تیغ بن ملجم تو بودی بر ملا یا علی آخر چرا بازوی خیبر گشا بیرون نکردی ز آستین یا امیرالمومنین
3 تا که ننماید کسی انکار از شق القمر بعد پیغمبر دگر زیر تیغ کافری گردن نهادی بر زمین یا امیرالمومنین
4 بود طوق بندگی بر گردنت از دادگر طوق شمشیر عمر شد وضوی طاعتت ای شاه از خون جبین یا امیرالمومنین
1 زینت دوش نبی خاک سیه جای تو نیست خیز کاین جای تو نیست
2 بسر خاک سیه منزل و ماوای ت ونیست خیز کاین جای تو نیست
3 خاک عالم بسرم کز اثر تیر و سنان ایشه تشنه لبان
4 جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست خیز کاین جای تو نیست
1 آه که صد پاره جگر شد حسن داد ز زن داد ز بیداد زن
2 زهر معاویه کافر ز سر کرد جهان را همه بیتالحزن
3 شیر خدا پادشه لو کشف جانب یثرب بشتاب از نجف
4 آمده با فوج ملک صف به صف ورد زبان کرده همه با اسف
1 ای مسیب ز جهان سوی جنان در سفرم شده پرخون جگرم
2 بنشین لحظه اندر دم آخر به برم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم
3 بسکه کاهیده شد از صدمه زنجیر تنم آب گشته بدنم
4 رقمی نیست ز پا تا بسر من دیگرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم
1 هر شب جمعه به خروش و نوا فاطمه طاهره خیرالنسا
2 روی نماید به سوی نینوا گرید و گوید به صف کربلا
3 کرب و بلا نور دو عینم کجاست سید مظلوم حسینم کجاست
4 مونس من مونس و غمخوار داشت دادرس و یاور و انصار داشت
1 امروز بود وقت عزای علیاکبر سوزد دل عام ز برای علیاکبر
2 هر کس که شدی طالب دیدار پیمبر میکرد تماشای لقای علیاکبر
3 گردید مهیای خزان گلشن ایجاد از داغ قد سرو رسای علیاکبر
4 تا شام غم از کرببلا بر سر نی بود جای سر از جسم جدای علی اکبر