2 اثر از مثنویات در دیوان اشعار سلیم تهرانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار سلیم تهرانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار سلیم تهرانی

1 نبینم خوش زمین و آسمان را به خیر آرد خدا، کار جهان را

2 جهان آن روز راحت را تلف کرد که رسم دوستی را برطرف کرد

3 نه تنها دوست با دشمن نسازد که تن با جان و جان با تن نسازد

4 به هر تن استخوان های بلاسنج به جنگ افتاده چون اجزای شطرنج

1 شنیدم حیله پردازی ز احشام که در تزویر بودش چون فلک نام

2 چو خیل اخترانش گله ای بود کزان خوردی چو طفلان شیر مقصود

3 خجسته گله ای کز خوردن گل شدی حاصل ازیشان روغن گل

4 چو آهو، شوخ چشمان نکورو ولی شهری، نه صحرایی چو آهو

1 ز بس شد فعل بد، غماز چون مشک جهان را شد دماغ آخر ازان خشک

2 ز خشکی سرو آمد بر لب جو به پیچ و تاب همچون شاخ آهو

3 تفاوت نیست از خشکی ایام میان استخوان و مغز بادام

4 خضر را از دم آبی نشان نیست ز مرگ خود خبر هست و ازان نیست

1 بیا بلبل که ایام بهار است گلستان خوش تر از آغوش یار است

2 صف آرا شد چمن از بید و شمشاد علمدار سپاهش سرو آزاد

3 بهار از جنگ دی برگشت فیروز نوید فتح آورده ست نوروز

4 شد از فتحش در اطراف زمانه صدای رعد، کوس شادیانه

1 سخن هرجا ز صنع کردگار است گواه پای برجا کوهسار است

2 خصوصا کوه گردون قدر کشمیر که تیغش می زند بر ابر شمشیر

3 نگویم کوه، ابدالی تنومند هزاران کوچک ابدالش چو الوند

4 سپهر سرفرازش کرده تقدیر درو تابان نجوم از چشم نخجیر

1 بسم الله الرحمن الرحیم هست عصای ره طبع سلیم

2 راوی افسانه ی اهل کرم طوطی پر ریخته، یعنی قلم

3 نقل کند کز پی سامان کار قافله ای جمع شد از هر دیار

4 خاسته چون مهر ز مشرق تمام عزم سفر کرد به سرحد شام

1 ساده دلی را ز پی راه دور گشت خری چون خرعیسی ضرور

2 جانب بازار چو شد جلوه گر دید فضایی چو جهان پر ز خر

3 آمده دلال به وصف خران معرکه آرا چو سخن پروران

4 بانگ برآورد که صاحب خرد کو، که ز من این خر مصری خرد

1 بیا بلبل که ایام بهار است گلستان خوش تر از آغوش یار است

2 صف آرا شد چمن از بید و شمشاد علمدار سپاهش سرو آزاد

3 بهار از جنگ دی برگشت فیروز نوید فتح آورده ست نوروز

4 شد از فتحش در اطراف زمانه صدای رعد، کوس شادیانه

1 بود در زیر زینم بادپایی نه اسبی، بلکه شوخ دلربایی

2 اسیر کاکلش خوبان دلجو گرفتار خم فتراکش آهو

3 به رنگ نیلگون خود را نموده ست که خوبان عرب را تن کبود است

4 نماید در نظر زان گوش و گردن دو غنچه بر سر یک شاخ سوسن

1 خامه ام برخلاف عادت خویش سفله ای را کشیده است به پیش

2 آن کج اندیشه ای که همچو کمان بسته دایم برای جنگ میان

3 وان میانی که کینه قربان است ترکش تیر او قلمدان است

4 چون کند بحث، شرم می باید یا گریبان ز چرم می باید

آثار سلیم تهرانی

2 اثر از مثنویات در دیوان اشعار سلیم تهرانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار سلیم تهرانی شعر مورد نظر پیدا کنید.