1 نیم شب از بام دل اول و بانگ خروس از گلوی مرغ عشق زد ملک العرش کوس
2 کرد بعرش وجود خسرو وحدت جلوس غیبت شمس سما از فلک آبنوس
3 گشت سوید ای دل مطلع شمس الشموس در دل ظلمت دمید از دل من آفتاب
4 آمد مست شراب آن پسر نوش لب بر سر طالب فکند سایه بوقت طلب
1 برخاست به آیین کهن مرغ شب آویز ای ترک ختاخیز بطبع طرب انگیز
2 بر بند طرب را زین بر توسن شبدیز کن جام جم از گوهر می مخزن پرویز
3 ای خط تو پاکیزه تر از سبزه نوخیز بر سبزه نوخیز که شد باغچه مینو
4 بنهاد بسر گلبن نو اختر جمشید تابید ز گل بر فلک باغچه ناهید
1 از شاخ سرو و مرغ سحرخیز زد صفیر برخیز من غلام تو ای ترک بینظیر
2 سلطان سرخ گل زد زنگارگون سریر ای لاله تو رهزن و مشک تو دستگیر
3 با گونه چو لاله بیاور شراب پیر در پای گل که عالم فرتوت شد جوان
4 شد روزگار تازه و خرداد ماه شد گیتی به دیده دی و بهمن سیاه شد
1 شد وقت آنکه باز بانوار یاسمین پهلو بفر سینه سینا زند زمین
2 چون وادی طوی شد بستان و کرد هین موسی گل برون ید بیضا ز آستین
3 گل را بماء قبطی ممزوج کرد طین زد چون شبان سرخ سر از طور شاخسار
4 خاک سیه شد از گل سوری شقیق رنگ چون آبگینه شد ز صفای شقیق سنگ
1 صبح عیان گشت باز خلق بخواب اندرون سر ز خمار شراب برده بجیب سکون
2 مرغ صراحی ز حلق در دل بط ریخت خون از دل بط خون مرغ باید خوردن کنون
3 قومو اضاق المجال یا ایها النائمون هبوا طال الرقود یا معشرا الراقدین
4 ساقی تا ماه من روی نشسته ز خواب گیر بکف ماه نو ریز درو آفتاب
1 بریز ماه من ای آفتاب آفاقی ز خط جام جم دل شراب اشراقی
2 بیار ساقی ای فیض اقدست ساقی ازان رحیق که بخشد بزهر تریاقی
3 مرا که فانی عشقم ز باده باقی بدار باقی یعنی ز خویش کن فانی
4 بیا که سنگ شد از سرخ گل بسان شقیق بیار باده ببوی گلاب و رنگ عقیق