آثار ادیب صابر

صفحه 1 از 2
2 اثر از ملحقات - قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات - قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ادیب صابر / دیوان اشعار ادیب صابر / ملحقات - قصاید در دیوان اشعار

ملحقات - قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر

1 رخ تو ارغوان باغ جان است غم تو حلقه گوش جهان است

2 کلاه عشق تو بر فرق عقل است شراب مهر تو در جام جان است

3 خیال بی غمی از چشم عالم ز حسن آشکار تو نهان است

4 دل بیمار ما را از لب تو هوای انگبین و ناردان است

1 دست چمن گرفت سر زلف آن نگار تا مشکبوی گشت چمن همچو نوبهار

2 گر زانکه نوبهار ندارد به زیر زلف پس در چمن به زلف چرا گشت مشکبار

3 بستان و باغ گاه نظاره به چشم خلق چرخی است بر زمین و بهشتی است آشکار

4 گر در بهشت و چرخ رسد آفت فنا بستان و باغ بس بود از هر دو یادگار

1 چو روز برسر خود کرد قیرگون چادر عروس شب رخ خود را نمود از معجر

2 ستاره بر فلک نیلگون میانه شب چنانکه وقت سحرگه بر آب نیلوفر

3 زحل به سان یکی زنگی نهاده کلاه قمر چنانکه یکی رومی گشاده کمر

4 شعاع خنجر بهرام می نمود به چرخ چنانکه در دل ظلمات شعله های شرر

1 تو را خرامش کبک است و کشی طاووس مثل زنند ز حسنت همی به روم و به روس

2 همای فاخته مهری، تذرو طوطی لفظ گرفته دوری سیمرغ و زینت طاووس

3 ز چهره تو فزون گشته باغ را دیدار ز غمزه تو فزون گشته فتنه را ناموس

4 صفات تو ز بدیعی نمی شود ممکن جمال تو ز لطیفی نمی شود محسوس

1 دلم عاشق شدن فرمود و من برحسب فرمانش در افتادم بدان دردی که پیدا نیست درمانش

2 پریشان زلف دلبندی دلم بربود و هر ساعت پریشان کرد حالم را سر زلف پریشانش

3 قرار و خواب و شیرینی ز جان و چشم و عیش من ببردند از بن دندان لب شیرین و دندانش

4 لبش یاقوت خندان است و گریانم نبیند کس اگر وقتی ظفر یابم بدان یاقوت خندانش

1 دی غریوان شدم به سوی وثاق بر وصال اختیار کرده فراق

2 دلم اندر هزاهز هجران روحم اندر کشاکش احراق

3 طرب از طبع من گسسته وطن رنج در روح من گرفته وثاق

4 روز دیدم همی گریخت ز شب هم بران گونه کز نفاق وفاق

1 نهاد دولت جاوید در زمانه قدم کشید رایت اقبال بر ستاره علم

2 گرفت عرصه عالم مثال روضه خلد نمود ساحت گیتی جمال باغ ارم

3 بقا به صحن جهان بر نوشت نامه مهر فلک ز روی زمین درنوشت جامه غم

4 ز جویبار سلامت دمید چهره گل به کشتزار سعادت رسید بهره نم

1 اگر چه داد سخن در زمانه من دادم ستاره وار زمانه نمی دهد دادم

2 زمانه گرچه زمن یافته است روزی داد چرا به من ندهد آنچه من بدو دادم

3 رهی نماند زنظم سخن که نسپردم دری نماند زلفظ دری که نگشادم

4 به شعر من همه اهل زمانه دل شادند چه اوفتاد مرا کز زمانه ناشادم

1 مشک است توده توده نهاده بر ارغوان زلفین حلقه حلقه آن ماه دلستان

2 زان توده توده، توده مشک آیدم حقیر زین حلقه حلقه، حلقه تنگ آیدم جهان

3 چون قطره قطره آب لطیف است عارضش وز نور شعله شعله نهاده بر ارغوان

4 زان قطره قطره قطره آب است در بحار زین شعله شعله، شعله نارست چون دخان

آثار ادیب صابر

2 اثر از ملحقات - قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات - قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.