1 معشوقه طرفه طرفه نماید گل از رخان وز مشک نافه نافه گشاید بر ارغوان
2 زان طرفه طرفه، طرفه فروشان همه خجل زین نافه نافه، نافه گشاید همی دهان
3 خالش چو دانه دانه سپنداست زیر زلف زلفش چو حلقه حلقه کمند است بر رخان
4 زان دانه دانه، دانه نارم شده سرشک زین حلقه حلقه، حلقه شده بر دلم جهان
1 ای نموده تیره تیره سلسله بر ارغوان وی کشیده خیره خیره، غالیه بر گرد آن
2 هر زمان زان تیره تیره تیره روی ابر و میغ هر زمان زان خیره خیره خیره بوی مشک وبان
3 رسته داری رشته رشته زیر گوهر در ناب بسته داری پشته پشته زیر کتان پرنیان
4 هر زمان زان رشته رشته، رشته گوهر خجل هر زمان زان پشته پشته، پشته نسرین نوان
1 گویی به گرد روی تو آن زلف دلستان توده شده است عنبر تر گرد گلستان
2 یا گرد مه، ز مشک نهاده ست دام دل بر روی دل ربای تو آن زلف دلستان
3 چون باغ حسن پر گل تو باغبان نداشت ایزد بر او زغالیه بگذاشت باغبان
4 یا دود عود زآتش مجمر برآمده است خرمن زده است گرد گل لعل ارغوان
1 ای لعل فتنه بر لب چون ناردان تو اشکم ز حسرت تو چو در دهان تو
2 از فربهی و لاغری رنج و صبر من نسبت همی کنند سرین و میان تو
3 بیگانه وار می کنی از مهر من کنار من مانده در میان غم بی کران تو
4 هستی به چهره حور بهشتی و روزگار آرد به بزم خسرو عزت نشان تو
1 نماز شام چو صحبت بریدم از ماوی بریده گشت طریق سلامم از سلمی
2 به عزم ره سه مسافر موافقت کردیم مه از سپهر و شب از مشرق و من از ماوی
3 چو بخت بر لب جیحون فکند رخت مرا به هم شدند سه جیحون ز گریه ام در وی
4 یکی ز اب و دو از خون سه از دو دیده من ز درد و داغ وطن خون گریستند همی