🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

باب سوم در فضیلت قناعت در گلستان سعدی شیرازی

دست و پا بریده‌ای هزارپایی از سعدی شیرازی گلستان 24

1. دست و پا بریده‌ای هزارپایی بکشت. صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت: سبحان الله! با هزار پای که داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

ابلهی را دیدم سمین، از سعدی شیرازی گلستان 25

1. ابلهی را دیدم سمین، خلعتی ثمین در بر و مرکبی تازی در زیر و قصبی مصری بر سر.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

دزدی گدایی را گفت: شرم از سعدی شیرازی گلستان 26

1. دزدی گدایی را گفت: شرم نداری که دست از برای جوی سیم پیش هر لئیم دراز میکنی؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

مشتزنی را حکایت کنند از سعدی شیرازی گلستان 27

1. مشتزنی را حکایت کنند که از دهر مخالف به فغان آمده و حلق فراخ از دست تنگ به جان رسیده شکایت پیش پدر برد و اجازت خواست که: عزم سفر دارم، مگر به قوت بازو دامن کامی فرا چنگ آرم.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


10 دقیقه زمان مطالعه 76 بیت

درویشی را شنیدم که به از سعدی شیرازی گلستان 28

1. درویشی را شنیدم که به غاری در نشسته بود و در به روی از جهانیان بسته و ملوک و اغنیا را در چشم همت او شوکت و هیبت نمانده.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت
30 اثر از باب سوم در فضیلت قناعت در گلستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سعدی شیرازی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 3 از این مجموعه هستید.