🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

باب سوم در فضیلت قناعت در گلستان سعدی شیرازی

خشکسالی در اسکندریه عنان طاقت درویش از دست رفته بود، درهای از سعدی گلستان 12

1. خشکسالی در اسکندریه عنان طاقت درویش از دست رفته بود، درهای آسمان بر زمین بسته و فریاد اهل زمین به آسمان پیوسته.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 11 بیت

حاتم طایی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟ از سعدی گلستان 13

1. حاتم طایی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت

موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. از سعدی گلستان 14

1. موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 16 بیت

اعرابیی را دیدم در حلقهٔ جوهریان بصره که حکایت همی‌کرد که: از سعدی گلستان 15

1. اعرابیی را دیدم در حلقهٔ جوهریان بصره که حکایت همی‌کرد که: وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنی چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده، که همی ناگاه کیسه‌ای یافتم پر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندم بریان است، باز آن تلخی و نومیدی که معلوم کردم که مروارید است!

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

یکی از عرب در بیابانی از غایت تشنگی می‌گفت: از سعدی گلستان 16

1. یکی از عرب در بیابانی از غایت تشنگی می‌گفت:

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

همچنین در قاع بسیط مسافری گم شده بود و قوت و قوّتش به آخر آمده از سعدی گلستان 17

1. همچنین در قاع بسیط مسافری گم شده بود و قوت و قوّتش به آخر آمده و درمی چند بر میان داشت. بسیاری بگردید و ره به جایی نبرد. پس به سختی هلاک شد. طایفه‌ای برسیدند و درمها دیدند پیش رویش نهاده و بر خاک نبشته:

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، از سعدی گلستان 18

1. هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه در آمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

یکی از ملوک با تنی چند خاصان در شکارگاهی به زمستان از عمارت از سعدی گلستان 19

1. یکی از ملوک با تنی چند خاصان در شکارگاهی به زمستان از عمارت دور افتادند، تا شب در آمد خانهٔ دهقانی دیدند.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

گدایی هول را حکایت کنند که نعمتی وافر اندوخته بود. از سعدی گلستان 20

1. گدایی هول را حکایت کنند که نعمتی وافر اندوخته بود.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. از سعدی گلستان 21

1. بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 12 بیت

مالداری را شنیدم که به بخل چنان معروف بود که حاتم طایی در کرم. از سعدی گلستان 22

1. مالداری را شنیدم که به بخل چنان معروف بود که حاتم طایی در کرم. ظاهر حالش به نعمت دنیا آراسته و خست نفس جبلی در وی همچنان متمکن، تا به جایی که نانی به جانی از دست ندادی و گربهٔ بوهریره را به لقمه‌ای ننواختی و سگ اصحاب الکهف را استخوانی نینداختی. فی الجمله خانه او را کس ندیدی در گشاده و سفرۀ او را سر گشاده.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 13 بیت

صیادی ضعیف را ماهی قوی به دام اندر افتاد. طاقت حفظ آن نداشت، از سعدی گلستان 23

1. صیادی ضعیف را ماهی قوی به دام اندر افتاد. طاقت حفظ آن نداشت، ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش در ربود و برفت.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت
30 اثر از باب سوم در فضیلت قناعت در گلستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سعدی شیرازی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 2 از این مجموعه هستید.
×

ورود / ثبت‌نام

شماره موبایل خود را وارد کنید: