8 اثر از قصاید در مواعظ سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در مواعظ سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی

قصاید در مواعظ سعدی شیرازی

1 بزن که قوت بازوی سلطنت داری که دست همت مردانت می‌دهد یاری

2 جهان‌گشای و عدو بند و ملک‌بخش و ستان که در حمایت صاحبدلان بسیاری

3 گرت به شب نبدی سر بر آستانهٔ حق کیت به روز میسر شدی جهانداری؟

4 به دولت تو چنان ایمنست پشت زمین که خلق در شکم مادرند پنداری

1 وجودم به تنگ آمد از جور تنگی شدم در سفر روزگاری درنگی

2 جهان زیر پی چون سکندر بریدم چو یأجوج بگذشتم از سد سنگی

3 برون جستم از تنگ ترکان چو دیدم جهان در هم افتاده چون موی زنگی

4 چو باز آمدم کشور آسوده دیدم ز گرگان به در رفته آن تیز چنگی

1 ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری درویشی اختیار کنی بر توانگری

2 ای پادشاه شهر چو وقتت فرا رسد تو نیز با گدای محلت برابری

3 گر پنج نوبتت به در قصر می‌زنند نوبت به دیگری بگذاری و بگذری

4 دنیا زنیست عشوه‌ده و دلستان ولیک با کس به سر همی نبرد عهد شوهری

1 دریغ روز جوانی و عهد برنایی نشاط کودکی و عیش خویشتن رایی

2 سر فروتنی انداخت پیریم در پیش پس از غرور جوانی و دست بالایی

3 دریغ بازوی سرپنجگی که برپیچد ستیز دور فلک ساعد توانایی

4 زهی زمانهٔ ناپایدار عهد شکن چه دوستیست که با دوستان نمی‌پایی

1 دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی زنهار بد مکن که نکردست عاقلی

2 این پنج روزه مهلت ایام آدمی آزار مردمان نکند جز مغفلی

3 باری نظر به خاک عزیزان رفته کن تا مجمل وجود ببینی مفصلی

4 آن پنجهٔ کمانکش و انگشت خوشنویس هر بندی اوفتاده به جایی و مفصلی

1 شبی و شمعی و گوینده‌ای و زیبایی ندارم از همه عالم دگر تمنایی

2 فرشته رشک برد بر جمال مجلس من گر التفات کند چون تو مجلس آرایی

3 نه وامقی چو من اندر جهان به دست آید اسیر قید محبت، نه چون تو عذرایی

4 ضرورتست بلا دیدن و جفا بردن ز دست آنکه ندارد به حسن همتایی

آثار سعدی شیرازی

8 اثر از قصاید در مواعظ سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در مواعظ سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی