پسر چون ز ده بر گذشتش از سعدی شیرازی بوستان 23
1. پسر چون ز ده بر گذشتش سنین
ز نامحرمان گو فراتر نشین
...
1. پسر چون ز ده بر گذشتش سنین
ز نامحرمان گو فراتر نشین
...
1. شبی دعوتی بود در کوی من
ز هر جنس مردم در او انجمن
...
1. خرابت کند شاهد خانه کن
برو خانه آباد گردان به زن
...
1. در این شهر باری به سمعم رسید
که بازارگانی غلامی خرید
...
1. یکی صورتی دید صاحب جمال
بگردیدش از شورش عشق حال
...
1. اگر در جهان از جهان رستهای است،
در از خلق بر خویشتن بستهای است
...
1. جوانی هنرمند فرزانه بود
که در وعظ چالاک و مردانه بود
...