4 اثر از باب هفتم در عالم تربیت در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب هفتم در عالم تربیت در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سعدی شیرازی / بوستان سعدی شیرازی / باب هفتم در عالم تربیت در بوستان

باب هفتم در عالم تربیت در بوستان سعدی شیرازی

1 یکی پیش داود طائی نشست که دیدم فلان صوفی افتاده مست

2 قی آلوده دستار و پیراهنش گروهی سگان حلقه پیرامنش

3 چو پیر از جوان این حکایت شنید به آزار از او روی در هم کشید

4 زمانی بر آشفت و گفت ای رفیق به کار آید امروز یار شفیق

1 بد اندر حق مردم نیک و بد مگوی ای جوانمرد صاحب خرد

2 که بد مرد را خصم خود می‌کنی وگر نیکمردست بد می‌کنی

3 تو را هر که گوید فلان کس بدست چنان دان که در پوستین خودست

4 که فعل فلان را بباید بیان وز این فعل بد می‌برآید عیان

1 مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود

2 مر استاد را گفتم ای پر خرد فلان یار بر من حسد می‌برد

3 چو من داد معنی دهم در حدیث بر آید به هم اندرون خبیث

4 شنید این سخن پیشوای ادب به تندی برآشفت و گفت ای عجب!

1 کسی گفت حجاج خون‌خواره‌ای است دلش همچو سنگ سیه پاره‌ای است

2 نترسد همی ز آه و فریاد خلق خدایا تو بستان از او داد خلق

3 جهاندیده‌ای پیر دیرینه زاد جوان را یکی پند پیرانه داد

4 کز او داد مظلوم مسکین او بخواهند و از دیگران کین او

1 شنیدم که از پارسایان یکی به طیبت بخندید با کودکی

2 دگر پارسایان خلوت نشین به عیبش فتادند در پوستین

3 به آخر نماند این حکایت نهفت به صاحب نظر باز گفتند و گفت

4 مدر پرده بر یار شوریده حال نه طیبت حرام است و غیبت حلال!

1 به طفلی درم رغبت روزه خاست ندانستمی چپ کدام است و راست

2 یکی عابد از پارسایان کوی همی شستن آموختم دست و روی

3 که بسم الله اول به سنت بگوی دوم نیت آور، سوم کف بشوی

4 پس آن گه دهن شوی و بینی سه بار مناخر به انگشت کوچک بخار

1 طریقت شناسان ثابت قدم به خلوت نشستند چندی به هم

2 یکی زان میان غیبت آغاز کرد در ذکر بیچاره‌ای باز کرد

3 کسی گفتش ای یار شوریده رنگ تو هرگز غزا کرده‌ای در فرنگ؟

4 بگفت از پس چار دیوار خویش همه عمر ننهاده‌ام پای پیش

1 سه کس را شنیدم که غیبت رواست وز این درگذشتی چهارم خطاست

2 یکی پادشاهی ملامت پسند کز او بر دل خلق بینی گزند

3 حلال است از او نقل کردن خبر مگر خلق باشند از او بر حذر

4 دوم پرده بر بی حیایی متن که خود می‌درد پرده بر خویشتن

1 شنیدم که دزدی درآمد ز دشت به دروازهٔ سیستان برگذشت

2 بدزدید بقال از او نیم دانگ برآورد دزد سیهکار بانگ:

3 خدایا تو شبرو به آتش مسوز که ره می‌زند سیستانی به روز

آثار سعدی شیرازی

4 اثر از باب هفتم در عالم تربیت در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب هفتم در عالم تربیت در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.