4 اثر از باب چهارم در تواضع در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم در تواضع در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سعدی شیرازی / بوستان سعدی شیرازی / باب چهارم در تواضع در بوستان

باب چهارم در تواضع در بوستان سعدی شیرازی

1 گدایی شنیدم که در تنگ جای نهادش عمر پای بر پشت پای

2 ندانست درویش بیچاره کاوست که رنجیده دشمن نداند ز دوست

3 برآشفت بر وی که کوری مگر؟ بدو گفت سالار عادل عمر

4 نه کورم ولیکن خطا رفت کار ندانستم از من گنه در گذار

1 یکی خوب کردار خوش خوی بود که بد سیرتان را نکو گوی بود

2 به خوابش کسی دید چون در گذشت که باری حکایت کن از سرگذشت

3 دهانی به خنده چو گل باز کرد چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد

4 که بر من نکردند سختی بسی که من سخت نگرفتمی بر کسی

1 چنین یاد دارم که سقای نیل نکرد آب بر مصر سالی سبیل

2 گروهی سوی کوهساران شدند به فریاد خواهان باران شدند

3 گرستند و از گریه جویی روان نیامد مگر گریهٔ آسمان

4 به ذوالنون خبر برد از ایشان کسی که بر خلق رنج است و زحمت بسی

آثار سعدی شیرازی

4 اثر از باب چهارم در تواضع در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم در تواضع در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.