2 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مقطعات در دیوان اشعار ابوالفرج رونی

1 به خدایی که ره معرفتش روز و شب مالک عالم نظر است

2 در ره او خرد از غول اضلال با ثبات قدمش در نظر است

3 چرخ بر درگه او پشت خم است کوه در خدمت او با کمر است

4 از دو سرهنگ درش خالی نیست نام آن هر دو قضا و قدر است

1 سرافرازا تو آن صدری که طبعت به جز تخم نکو نامی نکارد

2 گلستان کرم را بشکفد گل اگر ابر کفت بر وی به بارد

3 میان هر چه زان عاجز شود وهم حکومتها همه رایت گذارد

4 ز من دریاب و این یک نکته بشنو که هر کان بشنود بر دل نگارد

1 ای جوادی که کوه و دریا را باعطای تو ملک و مال نماند

2 شکر انعام تو به جان گویم که زبان را در او مجال نماند

3 آن درختی است بر تو که ازو باغ امید بی نهال نماند

4 وان درختی است رای تو که بدو قرص خورشید بی همال نماند

1 ای سرافرازی که بر خورشید چرخ شعله رایت سرافرازی کند

2 کلک تو در نظم کار مملکت بر نفاذ تیغ طنازی کند

3 عار دارد همت کو در سخا با محیط و ابر انبازی کند

4 با همای عدل تو زاغ ستم همچو عنقا خانه پردازی کند

1 همای خلعت عالی فکند سایه بر آن که آفتاب نماید ز رأی او سایه

2 عمید دولت ابونصر پارسی که خدا دهد به اختر دولت ز اخترش مایه

3 سپهر قالب معراج و همتش به بسود شمرد خویشتن از وی فروترین مایه

4 همیشه تا چو عروسان شاه طاووسان به جلوه گاه درآیند غرق پیرایه

1 بدان خدای که هر دم به شکر خدمت او زبان عقل تر و کام فضل شیرین است

2 به لطف صنع برآورد بی ستون قصری که قصر خسرو انجم نه قصر شیرین است

3 عروس نعمت او باز می رود به عدم به مهر خویش که داماد شکر عنین است

4 کمال نعمت او پرورنده مشفق ز ابر ساخته کاین دایه ریاحین است

1 صدر جهان که شعله از نور رای تو بر نور آفتاب فلک برتری کند

2 سرمایه شرف الدین علی که چرخ با همتش نزیبد اگر سروری کند

3 آز شکم گرسنه شود ممتلی ز حرص گر میل طبع سوی سخاگستری کند

4 اندر امور نظم ممالک به یک صریر کلک مبارک هنرش خنجری کند

1 سوار صبحدم هر روز کز مشرق برون تازد سپر برگیرد و شمشیر و با من جنگ آغازد

2 به خون حنجرم خنجر بیالاید سحرگاهی به قصد خون به بالین هنرمندی دگر تازد

3 از آن دونی که گردون راست اندر نام و در همت به جز کار کسی کودون بود نظر نیندازد

4 چنان سازد که هر آزاده را از پای سرگیرد چنان خواهد که هر دون را به گردون سربرافرازد

1 سال عمر عزیز آن نو گشت که بزرگیش نیست نو به جهان

2 خواجه بونصر داده ایزد صاحب جیش و صاحب دیوان

3 در بزرگی و عز و جاه و شرف یارب او را به عمر نوح رسان

1 چو سررشته خویش گم کرده ام بعالم یکی رهبرم آرزوست

2 مرا خورد یکبارگی غم دریغ به گیتی یکی غم خورم آرزوست

3 بسی داوریها که دارم ولیک یکی دادگر داورم آرزوست

4 زر و زیور من قناعت بس است نگویم زر و زیورم آرزوست

آثار ابوالفرج رونی

2 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.