1 شدم پیر بدین سان و تو هم خود نه جوانی مرا سینه پر انجوخ و تو چون چفته کمانی
1 زر خواهی و ترنج، اینک این دو رخ من می خواهی و گل و نرگس، از آن دو رخ جوی
1 سرو است آن یا بالا؟ ماه است آن یا روی؟ زلف است آن یا چوگان؟ خال است آن یا گوی؟
1 آمد این نوبهار توبه شکن پرنیان گشت باغ و برزن و کوی
1 شاعر شهید و شهره فرالاوی وین دیگر به جمله همه راوی
1 جز برتری ندانی، گویی که آتشی جز راستی نجویی، ماناتر از وی
1 ای مایهٔ خوبی و نیک نامی روزم ندهد بی تو روشنایی