8 اثر از فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رضاقلی خان هدایت / تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت / فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین

فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت

اسم شریفش میرزا محمد. اصلش از کوزه کنان مِنْمحال آذربایجان است. اما در اصفهان توطن دارد. از افاضل و اماجد زمان است. به خدمت مشایخ عهد رسیده، غالباً طریقهٔ انیقهٔ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را گزیده. ارباب حال و اصحاب کمال را به خدمتش رجوع است و همداستانی. مردم به جلالت قدرش به حد شیوع است. در اخلاق محموده و اوصاف ستوده مشهور و در السنه و افواه مذکور است. از سرکار دیوان حضرت صاحبقران مرسوم جوی و آن دارای معدلت نشان را مدحت گوی. اشعار بسیار دارد و طریقهٔ مثنوی گویی می‌سپارد. صاحب تألیف و تصنیف و محبوب وضیع و شریف است و فقیر هنوز به شرف صحبت آن جناب کامیاب نگردیده و اطوار واشعارش را به واسطه شنیده. این چند بیت از اوست: ,

2 چند پویم در پی این آرزو شهر شهر و خانه خانه کو به کوی

3 چند ریزم سیل غم زین جستجوی دجله دجله چشمه چشمه جوی جوی

4 دیده دریا کردم و دل غرق خون تا چه آرم تا چه سازم زین فزون

از اماجد سادات رفیع الدرجات و از اکابر اولیای کثیرالبرکات بوده. نسبت طریقت و ارادت به جناب شیخ شمس الدین دکنی از مشایخ سلسلهٔ علیهٔ نعمة اللّهیه درست کرده. معبدش در حوالی شهر بوده و هفته‌ای یک بار به شهر توجه نموده در منبر و مسجد به اظهار فضایل ائمهٔ اطهار می‌پرداخته. غرض، کرامت بسیار از وی نقل کرده‌اند و جناب سید معصوم علی شاه دکنی از خلفای او است که به ایران آمده و ترویج طریقهٔ نعمت اللهی کرده. گویند در واقعه، از امام ثامن ضامن مأمور شده که او را روانهٔ ایران نماید و نمود، و بنابر اظهار تشیع در طریقهٔ ایشان هر کسی را نامی که مشتمل بر نام حضرت امیرالمؤمنین علیؑباشد جایز است مانند: معصوم علی شاه و فیض علی شاه و نورعلی شاه و مظفر علی شاه و قس علیهذا. بالجمله جناب سید از اعاظم عرفای متأخرین است و یک صد و چهل سال عمر یافته. بعضی از معاصرین به خدمت او رسیده‌اند و بزرگواری او را فهمیده‌اند. این رباعی از اوست: ,

2 قاصد تو ومقصد تو و مقصود تویی شاهد تو و مشهد تو مشهود تویی

3 بردیدهٔ دل نیست کسی جز تو عیان عابد تو و معبد تو و معبود تویی

اسم شریف آن جناب میرزا محمد حسین بوده و در خدمت علمای کرمان تحصیل کمالات نموده و دست ارادت به جناب نورعلی شاه اصفهانی داده و پا در دایرهٔ اهل حال نهاده. سالک مسالک ایقان و ناهج منهج عرفان قدوهٔ سالکان و منجی هالکان. دیده‌اش مطلع انوار سبحانی و سینه‌اش مخزن اسرار ربانی بوده و جناب زبدة المحققّین میرزا محمد تقی کرمانی نسبت طریقه به وی درست نموده. جناب مولانا احمد ملقب به نظام علی شاه کرمانی هم از فرزندان معنوی اوست. از او تربیت یافته. جمعی از مشایخ معاصرین را ملاقات نموده و زحمت بسیار کشیده. بالاخره در سنهٔ ۱۲۲۵ در کرمان وفات یافته. سه دفتر از مثنوی جنات و کتاب مرآت المحققّین و مثنوی موسوم به غرایب از اوست و این اشعار از دیوان اونوشته شد: ,

2 افراخت چودر بستان آن سرو سهی قد را شد هر شجری طوبی ما ارفعه قد را

3 آن دلبر روحانی تا زلف پریشان کرد در مجمع قید آورد دلهای مجرد را

4 به جان قرار غمش دادم و یقین دارم که این قرار مرا بی قرار خواهد گشت

از اهل هرات و ازمریدان جناب سید معصوم دکنی است. گویند چون سید معصوم علی شاه و نورعلی شاه به هرات رسیدند در خاطر نورعلیشاه خطور کرد که مرا استعداد این مقام عالیه بود و به سبب التفات شیخ من بروز نموده به مدلول اِتَّقُوا مِنْفراسَةِ الْمُؤْمِنِ فإنَّهُ یَنْظُرُ بِنُوْرِ اللّهِ جناب سید به فراست و کیاست این معنی را دریافته روزی از خانقاه به درآمده، رضا علی را دید. او را صاحب ادراک یافت به تربیت او متوجه شد. در اندک روزگاری به درجهٔ اعلی و مرتبهٔ قصوی رسید و به رضاعلی شاه ملقب شد. صاحب دیوان است و این دو بیت از اوست: ,

2 سرو سردار جهانم تتناها یا هو فارغ از کون و مکانم تتناها یاهو

3 تتناها تن تتناها شیوهٔ جان بازان است جان به شکرانه فشانم تتناها یاهو

از فضلا و عرفای معاصرین است ودر علوم عقلی و نقلی از محققین. او غیر زاهد جیلانیِ مشهور است که شیخ صفی الدین اردبیلی مرید وی بود و همانا نسبش به او می‌رسد. وی شیخ زاهد ثانی است. درخدمت حکمای معاصرین تحصیل حکمت کرده و عاقبت روی ارادت به خدمت کثیرالسعادت جناب عارف ربانی حاجی محمد حسین اصفهانی آورد و به مقامات عالیه فایض شد. در هنگامی که عازم حج اسلام و زیارت بیت اللّه الحرام بود در کاظمینؑرحلت نمود، و کان ذلک فی سنهٔ ۱۲۲۲. از عرفای نعمت اللهی است. این رباعی از او نوشته شد: ,

2 عمری به در مدرسه‌ها بنشستم با اهل ریا و کبر و کین پیوستم

3 از یک نظر عاشق رمزی آخر هم از خود هم ز غیر خود وارستم

و هُوَ زبدة العلما و قدوة الفضلا تاج الحرمین الشریفین حاج شیخ محمد. اجداد و اعمام آن جناب همگی از مشایخ و ائمهٔ آن ولایت و کُلاًّ سلسله‌ای نیک و طایفه‌ای به دل نزدیک. همیشه بین الخواص و العوام معزز و مکرم و به فضل و صلاح وعلم و عمل همگنان را مسلم.بذله‌های لطیف و نکته‌های شریف از آن جناب سرزده و لطایف سخنان آن عالم سخندان گوشزد خلایق آمده با آنکه امامت می‌فرمود در قید این اسم و رسم نبود. همواره به مقدار روزی مقدّر قانع و خاطر را از پیروی اهل طمع مانع. واقعاً شیخی خوشحال و عالمی صاحب کمال و امامی نیکو خصال بود. قصیده و غزل خوب بیان می‌نمود و خدمتش مکرر اتفاق افتاد. از غزلیات او چند بیتی تیمنّاً نوشته می‌شود: ,

2 گر بر بت به صدق دل عرضه دهی نیاز را به که به زرق در حرم جلوه دهی نماز را

3 گرچه برای بندگی ساکن مسجدم ولی بندگی خدای گو بندهٔ حرص و آز را

4 ای سوی کعبه رهسپر بین به کجاست روی دل شاد مشو که همرهی قافلهٔ حجاز را

اسم شریفش میرزا عبداللّه و از کمالات صوری و معنوی آگاه، و اجدادش به حکومت این قصبه سرافراز و به مزید عز و جاه ممتاز. غرض، خود در شباب از منادمت سلاطین کامیاب و به لقب خانی مشعوف و به سخن سنجی معروف. در زمان زندیه به عراق و فارس آمده به خراسان مراجعت کرده. شاه محمود افغان او را به هرات خواسته و مد‌ها مدحت شاه آراسته. اغلب اهالی هری را اهاجی رکیکه گفته و آخر مسلک ترک و تجرید پذیرفته. از ملازمت و منادمت نفور و به عبادت و مجاهدت مشهور. در صحبت مشایخ معاصرین تحصیل مراتب عرفانیه کرده. در سنهٔ ۱۲۱۶ وفات یافته. اشعارش از صدهزار متجاوز و خمسه و دیوانش هنوز دیده نشده. بهرام نامه و یوسف و زلیخا و عقد گهر در علم نجوم از کتب اوست. بعضی از قصاید که در مدایح حضرات ائمهٔ هدی عرض کرده ملاحظه شد. از طرز کلامش کمال قدرت معلوم و علو طبعش مفهوم می‌شود. غرض، از فحول شعرای معاصرین بوده. این چند بیت در نصایح و مواعظ فرموده: ,

2 خیز و ز شهر اغنیا خیمه به ملک فقر زن تا به سپهر برکشی ماهچهٔ توانگری

3 ساغر بزم بی خودی درکش و درگذر ز خود تا کندت بر آسمان ماه دو هفته ساغری

4 منزل یار را بود وادی نفس نیم ره کی برسی به یار خویش ار تو زخویش نگذری

اسمش میرزا محمد علی. تحصیل کمالات متداوله نموده. مدتها در طلب درویشان آگاه و عارفان بالله مسافرت و سیاحت فرموده. عراقین و کردستان و فارس را دیده. خط شکسته را خوب می‌نویسد. چندی در شیراز در مسکن فقیر آسوده به هند رفته وفات یافت. از اوست: ,

2 رشته بر پا وسررشته به دست صیاد هم گرفتارم و هم طرفه شکاری دارم

اسم شریفش آقامیرمؤمن. مولدش قریهٔ ایزدخواست مِنْتوابع فارس. اجداد امجادش همه سادات عظام و علمای کرام بوده و والد ماجدش جناب مقدس القاب مغفور آقا سید ابوالقاسم را سه فرزند ارجمند بل سه گوهر بی مانند است. یکی جناب فضیلت مآب سید عالم آقا سید محمد برادر مهتر جناب آقامیرمؤمن است که در شیراز توطن دارد و مخلصان خدمت ایشان را غنیمت می‌شمارند. در حسن خلق و سلامت نفس و لطافت طبع مسلم است و حسب الاستدعای جمعی در یکی از مساجد امامت می‌فرماید و دیگری جناب سید میرزا برادر کهتر ایشان است که در قریهٔ مذکور ساکن و گاهی به عزم ملاقات به شیراز آمده، پس از چندی توقف مراجعت می‌نماید. غرض، جناب میر صافی ضمیر در شیراز تحصیل علوم فرموده و مدتها بدان مشغول بود تااز کمالات صوری مستغنی گردید. اینک به کمالات معنوی راغب و تکمیل نفس را طالب است. بیشتر اوقات به معاشرت و مصاحبت احبای صدیق و اخلّای شفیق خرسند و از مشرب محبت و ذوق بهره مند است. ابنای زمان در تعظیم و تکریمش می‌کوشند وملک زادگان به وفق و رفق با وی می‌جوشند. غرض، فقیر به خدمتش اخلاص تمام و او را با من الطاف مالاکلام است. بیشتر ایام با یکدیگریم و از حالات هم باخبریم گاهی شعر می‌فرماید از آن جمله است: ,

2 دل ز کف رفت و نیامدبه کفم دامن دوست قیمت وصل ندانسته خریدار شدم

وهُوَ زبدة الامرا، محمد مهدی خان بن محمد حسن بیگ بن حاجی محمد خان اوبهی. اوبه مِنْمحالات هرات. جدش از حکام زادگان بوده و به حکم نادرشاه افشار دریا بیگی مازندران شده. به وفور حشمت و صلابت محسود اقران آمده. به سعایت اعادی و اظهار سرکشی آخرالامر از حلیهٔ بصر عاری گردیده و به اتفاق مرحوم میرزا مهدی خان منشی الممالک به زیارت مکّهٔ معظمه رفته، مراجعت نموده، فوت گردید. از وی سه پسر در صفحهٔ روزگار به یادگار بماند. نخستین محمدحسین بیگ، جد أُمیِّ فقیر که درهرات فوت شد. دیگر محمد حسن بگ که والد سرکار خان ذی شأن بود و دیگر محمدرضا بیگ که اکنون در سن کهولت و در قید حیات است و همه را طبع موزون بوده و به شعر مبادرت نموده‌اند و همواره در آن بلاد عزت و ثروت داشته‌اند. بعد از فوت ایشان، خان معزی الیه در دولت قاجاریه ترقیات کرده به مراتب موروثی رسید. همواره به مناصب عالیه مانند صدارت و امارت ممتاز و چون در بدو حال داروغگی و شحنگی شیراز قبول نموده همین سبب این تخلص بوده. مجملاً امیری است به همت و سخاوت موصوف و به ادراک و مکرمت معروف. شعرا و فقرا از نزدیک او را مدحت سرا و او ایشان را جایزه فزا. اغلب اوقات ارباب کمال را مجلسش، محفل و اصحاب جلال را وثاقش، منزل. چنانکه محمد باقربیگ متخلص به نشاطی قریب به هشت سال در صحبت وی از هرگونه تعیّش فارغ بال و قس علیهذا. پروردگار ظاهری فقیر نیز اوست و علاوه بر نسبت قدیم نسبت جدید نیز به هم رسیده. الحق فقیر کمال تربیت و نهایت مرحمت از او دیده. اگرچه در بدو شباب به عیش و طرب و لهو و لعب کامیاب بود اکنون از آن اطوار تائب و به صحبت عرفای عهد راغب است. دیوانی از هر گونه شعر دارند. این چند بیت از آن جمله نوشته شد: ,

2 در آن محفل که آسان ره ندارد پادشاه آنجا گدایی همچو من مشکل تواند برد راه آنجا

3 نشان تیر ملامت شدیم در همه شهر بس است در ره عشقش همین نشانهٔ ما

4 عاشق خویش است نه خواهان دوست هرکه جز جانان به چیزی مایل است

آثار رضاقلی خان هدایت

8 اثر از فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت شعر مورد نظر پیدا کنید.