ز ری سوی همدان رخت بست و بار گشاد از عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

ز ری سوی همدان رخت بست و بار گشاد

1 ز ری سوی همدان رخت بست و بار گشاد یگانه راد تقی زاده بزرگ نهاد

2 زبان شدم ز زبان تمام تا گویم به پیشگاه تو پیغام جمع تا افراد

3 خوش آمدی ز خوش آمد گذشته همه کس بسان موکب گل مقدمت مبارکباد

4 بهار بهر پذیرائی تو گسترده است بساط سبزه ز اردیبهشت تا خرداد

5 به گلبنان دبستان دانش همچون گل شکفته گشتی رویت شکفته روحت شاد

6 میان ملت ایران و آمریکا کرد خود این ورود تو روح یگانگی ایجاد

7 قوی بماند آن دولت قوی بنیان جوان زید ز نو این ملت کهن بنیاد

8 ز پرتگاه سیه روز شام گمراهی ز نور صبح معارف بخواه استمداد

9 بروزگار نژادی که داد دانش داد چه شد که گشت ز بی دانشی نژند نژاد

10 چو بوم شوم از آن مرز و بوم خیزد جهل همای دانش در کشور یکه تخم نهاد

11 بسرنگونی ضحاک جهل چیره شود همیشه علم از این پس چو کاوه حداد

12 خراب کشور ایران ز دست مدرسه گشت مگر دوباره ز دارالفنون شود آباد

13 برای صرف معارف محل بجز اوقاف نبود و نیست من این گفتم هر چه باداباد

عکس نوشته