زلف مشکین را چو خوبان از ابراهیم شاهدی دده غزل 76

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

زلف مشکین را چو خوبان بر رخ زیبا نهند

1 زلف مشکین را چو خوبان بر رخ زیبا نهند نعل بر آتش ز بهر بردن دلها نهند

2 هر خدنگی کافکنند از تیر مژگان بر جگر مرهمی دیگر ز درد و داغ بر بالا نهند

3 وصف حسن دوست پیش جاهلان کج نظر وسمه ای باشد که بر ابروی نابینا نهند

4 عاشقان را جا نشان یابند از پای سگش بگذرند از عقل و هوش و سر به جای پا نهند

5 گر بچین آرد شمیم چین زلفش را نسیم آهوان چین ز خجلت روی در صحرا نهند

6 شاهدی را خوب رویان میکشند از سوز هجر بعد از آنش منتی هم بر دل شیدا نهند

عکس نوشته
کامنت
comment