- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زلف مشکین تا به دور ماه رویش هاله زد شور طوفان از نوایم در نیستان ناله زد
2 زاهد از بهر خدا سوز درون ما مپرس کز حدیث آتش عشقش لبم تبخاله زد
3 تخم امیدی که اندر مزرع مهر و وفا کشته بودم از سحاب ناامیدی ژاله زد
4 هر که بر رخسار او خال سیاهش دید گفت هندوی آتشپرستی خیمه در بنگاله زد
5 عالمی محنت به رنگی از جمالش میکشد چاک شد پیراهن گل داغ بر دل لاله زد
6 میسزد در ملک خوبی گردد او فرمانروا بس که در اوج ملاحت اخترش دنباله زد
7 گردش دور فلک طغرل ز تقدیر ازل قرعه نام مرا ز اندوه چندینساله زد