زلف و رخ تو چون شب از ابراهیم شاهدی دده غزل 38

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

زلف و رخ تو چون شب مهتاب نماید

1 زلف و رخ تو چون شب مهتاب نماید خط بر رخ تو سبزه سیراب نماید

2 بر روی تو دلها همه شد زار و نگون سار چون پرتوی قندیل که در آب نماید

3 گفتم که شبی چشم تو در خواب ببینم کو بخت که در خواب چنین خواب نماید

4 دیگر به مساجد نبرد سجده جبینم ابروی تو گر گوشۀ محراب نماید

5 گو شاهدی از جمله گدایان در ماست تا بر همه کس فخر ازاین باب نماید

عکس نوشته
کامنت
comment