- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زیار شکوه عاشق به کفر نزدیک است بدی که صاحب روی نکو کند نیک است
2 دلم در آن خم زلفست گرچه خود دورم چه غم ز دوری راهست دل چو نزدیک است
3 همای روح سعادت به دام ما افتد عجب که نگسلد این رشته سخت باریک است
4 فتاده زلفت چون سایه چراغ به پات درست بوده که پای چراغ تاریک است
5 کسی گمان نبرم کز تو جان تواند برد که ترک چشم تو آشوب ترک و تاجیک است