زد مرا زخمی و از پیش نظر از طبیب اصفهانی غزل 99

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف

1 زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف نازده بر سینه‌ام زخم دگر، بگذشت حیف

2 کشتی ما را که عمری بود جویای نهنگ بر کنار افکند موج و از خطر بگذشت حیف

3 گفتم از باغ تو چینم میوه‌ای، تا در گشود باغبان بر روی من وقت ثمر بگذشت حیف

4 کار خود را چاره از آه سحر جویند خلق چاره کار من از آه سحر بگذشت حیف

5 از هجوم خار در گلشن ز بس جا تنگ گشت عندلیب از وصل گل با چشم تر بگذشت حیف

6 بعد عمری از پی پرسش طبیب خسته را گرچه یار آمد به سر، زآن پیشتر بگذشت حیف

عکس نوشته
کامنت
comment