- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زین غم نه گریه آید و نی ناله برکشم سخت است حال مشکل اگر تا سحر کشم
2 غایب نگشته از نظر از پا درآمدم من آن نیم که رنج فراق سفر کشم
3 آن بلبل ندیده بهارم که انتظار در آشیان ز کوتهی بال و پر کشم
4 بدخوی خانه زادم و مغرور خدمتم معذورم ار ز امر تو یک بار سرکشم
5 پیدا شود که هرچه مرا هست زان تست فردا که رخت خویش ازین کوبه درکشم
6 ما و سفال آن سگ کو زانکه این شراب مستی نمی دهد چو ز جام دگر کشم
7 چندان مرو ز هوش «نظیری » به روز وصل کین جان بی بهاش به پیش نظر کشم