- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زین الم در دم مرگم المی بیش نباشد گر تو را بینم و از عمر دمی بیش نباشد
2 نبود قوت رفتار به پای طلب من ورنه تا منزل جانان قدمی بیش نباشد
3 سهل باشد که بر آری تو تمنای دلی را کآرزویش ز تو جز لطف کمی بیش نباشد
4 نقطه ی لعل لبت را نبود هیچ وجودی یا وجودیست که هیچ از عدمی بیش نباشد
5 نقد جانیست مرا در کف و دردا که بهایش بر خوبان جهان از درمی بیش نباشد
6 کی تلافی شب هجر کند روز وصالش کآن ز عمریست فزون این ز دمی بیش نباشد
7 با (سحابم) نبود میل ستم گفتی ازین پس زانکه دانی که به او زین ستمی بیش نباشد