-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زسر تا پا ی من گر همه اندوه و غم باشد هنوز از اینچنین دردی که دارم از تو کم باشد
2 چگونه سر بسائی بر فلک کز غایت عزّت به هر جا پا نهی سرها ترا زیر قدم باشد
3 غنیمت دان حضور درد و غم ای دل که دوران را وفائی نیست چندانی و صحبت مغتنم باشد
4 خوش است از خوبرویان گه جفا گاهی وفا لیکن زمن مهر و وفا از تو همه جور و الم باشد
5 دم آب از سفال سگ بکوی یار نوشیدن مرا خوش تر بود زان باده کان در جام جم باشد
6 خلاصی گر زهستی بایدت عاشق شو ای محیی که اوّل گام در عشق پری رویان عدم باشد