حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

حکیم سبزواری
حکیم سبزواری

زور و زر ننگرد او عجز و از حکیم سبزواری غزل 139

غزل 139 ام از 208 غزلیات

زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم نخرد علم و خرد رو بجنون آوردیم

2 یار یکرنگی و دلخواست از آن اینهمه رنگ گاه از دیده گه ازچهره برون آوردیم

3 نامد اندر خور سلطان غمت کشور عقل رو از این خطه سوی ملک جنون آوردیم

4 گرچه دردی کش گردون شدمی روز نخست حالیا شور تو از چرخ فزون آوردیم

5 پر دلی بین که باین نوسفری در ره دوست رو در آغاز باین دجلهٔ خون آوردیم

6 آخر آن آهوی وحشی نشدی رام بما با همه رنج که بردیم و فسون آوردیم

7 شیئی للّه زدم اسرار بهر درنگشود عاقبت روی طلب سوی درون آوردیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم

شاعر شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم چه کسی است ؟

شاعر شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم حکیم سبزواری می باشد.

شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم چیست ؟

قالب شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم غزل است

مضمون اصلی شعر زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
حکیم سبزواری

زور و زر ننگرد او عجز و از حکیم سبزواری غزل 139

غزل 139 ام از 208 غزلیات
بنر