ای تو همساز من وهم سوزم از سبزواری دیوان اشعار 6
1. ای تو همساز من وهم سوزم
وی رخت اختر شب افروزم
1. ای تو همساز من وهم سوزم
وی رخت اختر شب افروزم
1. در دام خود کی افکند صیاد عشق اهل هوس
آری ندیده دیدهٔ شاهین کند صید مگس
1. پا مانده در گل در سرزمینی
جاکرده در دل مهر حبینی
1. خانهٔ دل حریم خلوت اوست
جان کامل سریر حضرت اوست
حکیم سبزواری یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 13 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای حکیم سبزواری معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: ملا هادی سبزواری (۱۲۱۲-۱۲۸۹ هجری قمری) معروف به حکیم سبزواری فقیه و متکلم و فیلسوف شیعه ایرانی است. او در شهر سبزوار به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا مهدی سبزواری یکی از علما بود. ملا هادی غزلهای حکمی و عرفانی نیز سرودهاست و در شعر «اسرار» تخلص میکرد. ملا هادی سبزواری عصر روز بیست و پنجم ذی الحجه سال ۱۲۸۹ قمری درگذشت. آرامگاه او در دروازه نیشابور سبزوار (اکنون معروف به فلکه زند) قراردارد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار حکیم سبزواری را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.