-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زین نمط بسیار برهان گفت شیر کز جواب آن جبریان گشتند سیر
2 روبه و آهو و خرگوش و شغال جبر را بگذاشتند و قیل و قال
3 عهدها کردند با شیر ژیان کاندرین بیعت نیفتد در زیان
4 قسم هر روزش بیاید بیجگر حاجتش نبود تقاضایی دگر
5 قرعه بر هر که فتادی روز روز سوی آن شیر او دویدی همچو یوز
6 چون به خرگوش آمد این ساغر بدور بانگ زد خرگوش کاخر چند جور