- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زالکی کرد سر برون ز نهفت کشتک خویش خشک دید و بگفت
2 کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهن رزق بر تست هرچه خواهی کن
3 علت رزق تو به خوب و به زشت گریهٔ ابر نی و خندهٔ کِشت
4 از هزاران هزار به یک تو زانک اندک نباشد اندک تو
5 شعلهای زو و صدهزار اختر قطرهای زو و صد هزار اخضر
6 بیسبب رازقی یقین دانم همه از تست نانم و جانم
7 مرد نبود کسی که در غمِ خور در یقین باشد از زنی کمتر