1 زخسرو یکی دخت پوران به نام نشاندند بر تخت و شد کار خام
2 چو پوران به گاه افسر نو گرفت نشانی ز پیروز خسرو گرفت
3 ببردند پیروز را پیش او تبه کرد جان بد اندیش او
4 چو شش ماه بگذشت او هم بمرد به هرمزد تخت کئی را سپرد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چو کسری نشست از بر تخت عاج زروم وزچینش بیامد خراج
2 فرستاده آمد از ژوستی نین که روفین بدی نام آن نازنین
1 چو آمد به بن این کهن داستان بنامیدمش نامه ی باستان
2 زتاریخ هجرت ز بعد هزار یکی سیصد و سیزده برشمار
1 چو بهرام را بخت برگشت سخت جهان جوی خسرو برآمد به تخت
2 همه خیمه ی او به تاراج برد زنان ورا بهر آماج برد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **