-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیغام زاهدان را کآمد بلای توبه با آن جمال و خوبی آخر چه جای توبه
2 هم زهد برشکسته هم توبه توبه کرده چون هست عاشقان را کاری ورای توبه
3 چون از جهان رمیدی در نور جان رسیدی چون شمع سر بریدی بشکن تو پای توبه
4 شرط است بیقراری با آهوی تتاری ترک خطا چو آمد ای بس خطای توبه
5 در صید چون درآید بس جان که او رباید یک تیر غمزه او صد خونبهای توبه
6 چون هر سحر خیالش بر عاشقان بتازد گرد غبار اسبش صد توتیای توبه
7 از باده لب او مخمور گشته جانها و آن چشم پرخمارش داده سزای توبه
8 تا باغ عاشقان را سرسبز و تازه کردی حسنت خراب کرده بام و سرای توبه
9 ای توبه برگشاده بیشمس حق تبریز روزی که ره نماید ای وای وای توبه