- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز تورانیان تنگ چشمی سواری در ایران به زلف سیه کرد کاری
2 که کافر نکردست بر دین پرستی که دشمن نکردست با دوستداری
3 دهانش خموشی، لبش باده نوشی سرش پر خروشی، میان پود و تاری
4 به چهره چراغی، به رخساره باغی به سیرت بهشتی، به صورت بهاری
5 ستم را به سختی دلش پایمردی طرب را به نرمی تنش دستیاری
6 به بالا چو سروی، برفتن تذروی به پیکار شاهی، به پیکر نگاری
7 سیاووش رویی، فرنگیس مویی فریبرز شکلی، فریدون شعاری
8 نه جمشید، لیکن هرش بنده میری نه ضحاک، لیکن هرش زلف ماری
9 اگر شعر گویی در آن غمزه زیبد و گر هوش بندی در آن زلف باری
10 کزین بیژنی را بدوزد به تیری وزان رستمی را ببند به تاری
11 شماری گر از بیدلانش بگیری نگیری دل اوحدی در شماری