1 ز لعلت شور بلبل تازه گردد ز بویت گل بلند آوازه گردد
2 چو خندان بگذری بر طرف گلشن گلستان یک دهن خمیازه گردد
1 اندیشه کند قبله شکیبایی ما را آیینه کند آینه رسوایی ما را
2 تا عشق رمیدن کند از یاد نگاهی وحشت زخدا خواسته تنهایی ما را
1 خط بر سرهر حرف چو تقویم کشندت زان به که خطی بر سر تسلیم کشندت
2 ای خاک نشین رتبه ات از دولت خواری است مگذار که در پله تعظیم کشندت