1 ز لعلت شور بلبل تازه گردد ز بویت گل بلند آوازه گردد
2 چو خندان بگذری بر طرف گلشن گلستان یک دهن خمیازه گردد
1 شمشیر تو قبله گاه سرها پروانه ناوکت جگرها
2 پرواز وفاست گلفشان تر بر باد دهیم بال و پرها
1 اگر ز درد نشانی بود فغان تو را شکستگی نکند صید استخوان تو را
2 به راه بیدلی خود چو عکس آینه باش که از تو شوق کند جستجو نشان تو را
1 چمن جلوه کن غبار مرا سبز کن باغ انتظار مرا
2 دل و یادش خدا نگهدارد در طلسم خزان بهار مرا