-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خود رمیدن دل بسکه شوخیانگیز است چو شبنم آبلهٔ ما شرار مهمیز است
2 دماغ منت عشرتکراست زین محفل خوشم که خندهٔ مینای می نمکریز است
3 زجنبش مژه بر ضبط اشک می لرزم که زخمهٔ رگ این ساز نشتر تیز است
4 کدام صبح که شامی نخفته در شغلش صفای طینت امکان کدورتآمیز است
5 هزار سنگ شرر گشت و بال ناز افشاند هنوز سعی گداز من آبروریز است
6 سر هوای اقامت درین چمن مفراز بهوش باش که تیغ گذشتگی تیز است
7 به طبع سنگ فسردن شرار میبندد هوای عالم آسودگی جنونخیز است
8 شکست ظرف حباب از محیط خالی نیست ز خود تهی شده از هر چه هست لبریز است
9 دمیدهایم چو صبح از دم گرفتاری غبار عالم پرواز ما قفسبیز است
10 کباب عافیتی، بگذر از هوس بیدل دبیل صحت بیمار حسن پرهیز است