- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز رشک سرو قدت، سرو پای در خاک است کتان پیرهن گل ز روت صد چاک است
2 کنایت از دهن توست سر جوهر فرد برون ز دایره فهم و حد ادراک است
3 چو بگذری به سر کوی کشتگان غمت هزار جان گرامیت بند فتراک است
4 نه دیده من مسکین نظلره باشد و بس نظاره ات همه شب چشم هشت افلات است
5 مع الوجود زلال دهان و زلف کجت چه جای چشمه حیوان و مار ضحاک است
6 بدان امید که باد بگذری به سرش به رهگذار تو خالد فتاده چون خاک است