ز عشق اگر چه به هر گوشه از اوحدی مراغه‌ای غزل 119

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانی هست

1 ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانی هست سری چنین نه همانا بر آستانی هست

2 بیا، که با گل رویت فراغتی دارم ز هر گلی که به باغی و بوستانی هست

3 اگر بخوان تو از لاغری نه در خوردیم هم از برای سگان تو استخوانی هست

4 بگوی تا: نزند تیر غمزه جز بر ما چو ابروی تو کسی را اگر کمانی هست

5 حدیث تلخ بهل، بعد ازین به شمشیرم بیزمای، اگرت رای امتحانی هست

6 کسی که وصل ترا می‌کند دو کون بها خبر نداشت که بالای او دکانی هست

7 خبر مکن بکس، ای مدعی، ازو، که هنوز رخش تمام ندیدی، گرت زیانی هست

8 گر آه و ناله کند اوحدی شگفت مدار هم آتشی زده باشند کش دخانی هست

عکس نوشته
کامنت
comment