ز می برآمده، آن رنگ از بابافغانی شیرازی غزل 289

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند

1 ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند حضور عیش و غرور جمال تا چکند

2 گره فگنده بر ابرو و کج نهاده کلاه هزار عربده دارد خیال تا چکند

3 لبش بخنده ی جان بخش صد قیامت کرد ملاحت خط و انگیز خال تا چکند

4 کند نگاه و من از پی روم رمیده ز خود بدام میکشدم آن غزال تا چکند

5 خیال میوه ی وصل تو می پزد عاشق دلی گماشته بر آن نهال تا چکند

6 ز چشم زخم زمان ایمنست صحبت ما ولی نتیجه ی روز وصال تا چکند

7 ملالتیست عجب در دلم ز بیرحمی بجان بیخبرم این ملال تا چکند

8 رقم کشد که بدستم هلاک خواهی شد رقم کشد که بدستم هلاک خواهی شد

9 بهر بهانه بر اشفت مست و بیرون شد غم فغانی آشفته حال تا چکند

عکس نوشته
کامنت
comment