1 ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما که پی نبرد صبا هم به آشیانه ما
2 بهار رفت (و) نچیدیم جز گل حسرت ز آب گریه مگر سبز گشت حاصل ما
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 به پیری بازگشتی هست لازم هر جوانی را حساب خار خشکی نیست تیر بی کمانی را
2 گرفتم قاصدی هر جا که دیدم بیزبانی را بغل بی نامه ای نگذاشتم آب روانی را
1 ز بسکه گردش چشم تو دیده مست مرا ز دل ربوده به غیر از تو هر چه هست مرا
2 ز خاکساری خود در طلسم آرامم نمی رسد چو غبار آفت شکست مرا
1 شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما بیستون معدن الماس و جگر تیشه ما
2 از گل ناله زنجیر به بار آمده ایم مگر ابریشم این ساز بود ریشه ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **