- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده
2 برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده
3 خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده
4 بیمار توایم و نه پرسیتی کاین غمزده به شد یا مرده
5 رنجور، مرنجانیده کسی آزرده کدام کس آزرده
6 رفتم بشمار غلامانش آوخ که بهیچم نشمرده
7 جانا قدمی نه، مفتقرت بر خاک درت سر بسپرده