سر داده ای و بند نهانی از نظیری نیشابوری غزل 558

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

سر داده ای و بند نهانی نهاده ای

1 سر داده ای و بند نهانی نهاده ای دل برده ای و داغ نشانی نهاده ای

2 گر در ره وفا قدمی برگرفته ای بر خود هزار کوه گرانی نهاده ای

3 یادت به خیر باد که در گریه های گرم شوقی که از خودم برهانی نهاده ای

4 ارزان مکن کرشمه و شوخی که در دلم مهری که پیش ازان نتوانی نهاده ای

5 از درج لب مفرح یاقوت داده ای در طبع پیر شوق جوانی نهاده ای

6 فارغ نمی شویم که در آب و خاک ما تخم هزار دل نگرانی نهاده ای

7 غمگین نمی شویم که در های و هوی ما ذوق هزار رود مغانی نهاده ای

8 بلبل خمش نمی شود ای غنچه لب بگوی در خرده های گل چه معانی نهاده ای

9 با کس زمانه عهد «نظیری » به سر نبرد دل در وفای دشمن جانی نهاده ای

عکس نوشته
کامنت
comment