ای طلعت تو دیده جان را از ظهیر فاریابی قطعه 57

ظهیر فاریابی

آثار ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

ای طلعت تو دیده جان را به جای نور

1 ای طلعت تو دیده جان را به جای نور وی در صمیم دلها مهر تو جای گیر

2 دیدار تو چو غره اقبال جان فزای گفتار تو چو وعده معشوق دلپذیر

3 لطف علاج توست که در موسم بهار هر سال نوجوان شود از سر جهان پیر

4 شاهیست همت تو که ننگ آمدش اگر زیر چهار بالش ارکان نهد سریر

5 دانند همگنان که نرفته ست یکزمان شکر تو از زبانم و ذکر تو از ضمیر

6 تو آفتاب فضلی و شاید که در جهان چون ذره در شعاع تو ظاهر شود ظهیر

عکس نوشته
کامنت
comment