-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مه طلعتی و شهره قبایی بدیدهای خوبی و آتشی و بلایی بدیدهای
2 چشمی که مستتر کند از صد هزار می چشمی لطیفتر ز صبایی بدیدهای
3 دولت شفاست مر همه را وز هوای او دولت پیش دوان که شفایی بدیدهای
4 سایه هماست فتنه شاهان و این هما جویای شاه تا که همایی بدیدهای
5 ای چرخ راست گو که در این گردش آن چنان خورشیدرو و ماه لقایی بدیدهای
6 ای دل فنا شدی تو در این عشق یا مگر در عین این فنا تو بقایی بدیدهای
7 هر گریه خنده جوید و امروز خندهها با چشم لابه گر که بکایی بدیدهای
8 جان را وباست هجر تو سوزان آن لطف مهلکتر از فراق وبایی بدیدهای
9 تو خاک آن جفا شدهای وین گزاف نیست در زیر این جفا تو وفایی بدیدهای
10 شاهی شنیدهای چو خداوند شمس دین تبریز مثل شاه تو جایی بدیدهای