تو جام عشق از جلال الدین محمد مولوی غزل 2179

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تو جام عشق را بستان و می‌رو

1 تو جام عشق را بستان و می‌رو همان معشوق را می‌دان و می‌رو

2 شرابی باش بی‌خاشاک صورت لطیف و صاف همچون جان و می‌رو

3 یکی دیدار او صد جان به ارزد بده جان و بخر ارزان و می‌رو

4 چو دیدی آن چنان سیمین بری را بده سیم و بنه همیان و می‌رو

5 اگر عالم شود گریان تو را چه نظر کن در مه خندان و می‌رو

6 اگر گویند رزاقی و خالی بگو هستم دو صد چندان و می‌رو

7 کلوخی بر لب خود مال با خلق شکر را گیر در دندان و می‌رو

8 بگو آن مه مرا باقی شما را نه سر خواهیم و نی سامان و می‌رو

9 کیست آن مه خداوند شمس تبریز درآ در ظل آن سلطان و می‌رو

عکس نوشته
کامنت
comment