خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

ای رخ نورپاش تو پیشه از خاقانی شروانی غزل 390

غزل 390 ام از 1365 غزلیات

ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری

1 ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری رونق آفتاب شد زان رخ هم‌چو مشتری

2 ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی سروی و چون روان شوی شور هزار لشکری

3 طرهٔ تو به رغم من چون شب من به تیرگی کیسهٔ من ز ناز تو چون لب تو به لاغری

4 گرچه سپید کاری است از همه روی کار تو رو که قیامتی است هم زلف تو در سیه‌گری

5 از سرشک سوختم ز آن همه سوزم از درون با همه آب ساختی ز آن همه آبی از تری

6 هم شکری تو هم نمک با تو چه نسبت آب را چند به رغم دوستان دشمن خویش پروری

7 ابر زیان کار توست، ابر مکن دو چشم من کفت آن به تو رسد زآنکه به چشم من دری

8 اشک مرا چو روی خود دار عزیز اگر تو را در خورد آب و افتاب از پی ساز گازری

9 کنت تعاف نظرة من لحظات مقلتی لست تخاف جمرة من ز فرات خاطری

10 سینهٔ خاقنی اگر پاک بشوئی از عنا پیش خدایگان تو را بیش کند ثناگری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری

شاعر شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری چه کسی است ؟

شاعر شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری خاقانی شروانی می باشد.

شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری چیست ؟

قالب شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری غزل است

مضمون اصلی شعر ای رخ نورپاش تو پیشه گرفته دلبری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.