1 ای برکشیده منظره و کاخ تا سهیل برده به برج گاو سر برج و کنگره
2 از پنجره تمام نگاه کن به بوستان کان خانهٔ مقام تو را نیست پنجره
3 باز شکار جوی هزیمت شد از شکار از کبر ننگرد به سوی کپک و کودره
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بیمارم از نهیب عقب رنجه درد ِ دلم گرفته و تبْ باده
2 بهتر شوم چو پیر به نام من تعویذکی نویسد آزاده
1 می تند گرد سرای و در تو غُنده کنون باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان
1 هول تاختن و کینه آختنْش مرا همی گداخته همچون کناغ و تافته تن
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به